تعریف خلاقیت ازنگاه دانشمندان :
بارون: خلاقیت را میتوان به شکل بسیار ساده بعنوان توانایی ایجاد چیزی نو و بدیع تعریف کرد .
پارنز: خلاقیت عبارت است از کنش دانش، تخیل و ارزیابی.
تورنس: تفکرِ خلاق مختصراً عبارتست از فرآیند حس کردن مسائل یا کاستیهای موجود دراطلاعات، فرضیه سازی درباره حل مسائل و رفع کاستیها، ارزیابی و آزمودن فرضیهها، بازنگری و بازآزمایی آنها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران.
تاد پری: خلاقیت، شکستن کلیشه ها، توانائی تغییر در چارچوب طرح و یک راه جدید برای رسیدن به ایدههااست.
ویسبرگ: خلاقیت توانایی حل مسایلی است که فرد قبلا حل آنها را نیاموخته است.
اشتاین: خلاقیت فرآیندی است که نتیجه آن کار تازه ای باشد که توسط گروهی در یک زمان مفید و ارزشمند تلقی شود.
شومپیترمعتقد است خلاقیت روحی است که در کارآفرینی دمیده می شود و نوآوری فرآیند
کارآفرینی است.
خلاقیت :
ورود به دنیای ذهن و خلاقیت، در حقیقت نگاهی به هنرنمایی خداوند، در موجودی به نام انسان است. خداوند حکیم درخلقت انسان، هنرهایی رقم زده است که گاه توسط پزشکان و گاه توسط روانکاوان وهنرمندان، کشف و عرضه و مورد اشاره و تحلیل قرار گرفته است. دنیای ذهن از این مقوله هاست؛ قابل روءیت نیست؛ ولی قابل توصیف، تحلیل و شناسایی است.با پیشرفت روز افزون دانش و فناوری وجریان گسترده اطلاعات، امروزهجامعه ما نیازمند آموزش مهارتهاییاست که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود.هدف باید پرورشانسانهایی باشد که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حلآنها بپردازند. بهگونه ای که انسانها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرارکرده و با بهرهگیریاز دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میانبردارند. امروزه مردم ما نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلقافکار نو به سوی یک جامعه سعادتمند قدم بردارند.رشد فزاینده اطلاعات، سببشدهاستکه هر انسانیاز تجربه وعلم ودانشی برخوردار باشد که دیگری فرصت کسبآنها را نداشته باشد، لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بینانسانها یکی از رموز موفقیت دردنیایامروزاست.هیچکس قادرنیست به میزان اطلاعات واقعی هرکسکهدرگوشهذهناونهفته است .
ایناطلاعات زمانی به حرکت درمیآید که انگیزهای قوی سبب رها شدن آن بهبیرون ذهن می شود. در اینمرحله انسانها به سرنوشتیکدیگرحساسند و در جهت رشد یکدیگر میکوشند و در نهایت سبب میشود جریانی از علم و دانش و تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینهساز نوآوری و خلاقیت خواهد بود. یکیاز عواملمؤثر در بروز خلاقیت در یکجامعه،زمینهسازیو بسترسازیدر بین انسانها جهت ایجاد فرهنگیاست که در آن همگان در تلاش برای رشد دادن دیگری هستند و با تاثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک می کنند. یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو، وجود آرامش برای مغز است. به همین خاطر لازم است انسانها بکوشند در جامعه شرایطی پدید آید که در بستر آن مغز بیندیشد و تکامل یابد و سببساز افکار نو شده و شرایط برای سازندگی در جامعه مهیا شود